بررسی تطبیقی مضامین هستی شناسانه عبدالله البَرَدونی و جلال الدین مولوی

Authors

ابوالحسن امین مقدسی

اویس محمدی

abstract

عبدالله البردونی و جلال الدین مولوی، مضامین هستی شناسانة مشترکی در اشعارشان دارند؛ از جملة این مضامین، آزادی، حیرت، غربت و مرگ است. در سه مفهوم آزادی، حیرت و مرگ، شباهت­های فراوانی میان دو شاعر دیده می­شود و دو شاعر با یک رویکرد عرفانی محض  این مفاهیم را مطرح کرده­اند، مفهوم غربت در شعر مولوی بار عرفانی دارد و در شعر بردونی گاه عرفانی است و گاه با رویکردی اگزیستانسیالیستی مطرح می­شود. آزادی در شعر دو شاعر به معنای آزادی از دنیای خاکی است و در این میان دنیا به خاک، گِل و زندان تشبیه می­شود. در خصوص مضمون حیرت نیز باید گفت که در شعر این دو شاعر، بار عرفانی دارد و دو شاعر در آن به مسائلی می­پردازند که انسان از کجا آمده و به کجا می­رود و هردویشان پیوسته حیران و سرگردانند و تنها صدا و پژواک و جرسی را می­شنوند که آنان را به سوی خود فرا می­خواند. دیگر مضمون مشترک میان این دو، غربت است که در شعر بردونی با دو رویکرد اگزیستانسیالیستی و عرفانی مطرح می­شود، اما در شعر مولوی تنها رویکرد عرفانی دارد؛ دو شاعر در دنیا احساس غربت می­کنند و سودای سفر و رحیل به دنیایی موسوم به لامکان را مطرح می­کنند. مرگ نیز دیگر مضمونی است که در شعر دو شاعر برگرفته از اندیشة زهد و عرفان اسلامی است.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

بررسی تطبیقی نظریۀ «اندیشۀ هستی شناسانه» پارمنیدس و دکارت

یکی از مسائل مطرح در بحث هستی‌شناسی، نحوه ارتباط میان هستی و اندیشه است. در میان فیلسوفان پیش سقراطی، پارمنیدس به‌عنوان حکیمی برجسته، با نگاهی وجود شناسانه به بررسی چگونگی تعامل هستی و اندیشه پرداخته است. او هستی و اندیشه را یکی می‌داند و می‌گوید آنچه می‌تواند اندیشه شود هستی است و نیستی اندیشه کردنی نیست؛ یعنی اندیشه فقط به هستی تعلق می‌گیرد و آن را ادراک می‌کند. از سوی دیگر این ارتباط در اندی...

full text

بررسی تطبیقی اندیشه های کلامی مولانا جلال الدین و مولوی کرد دربارۀ جبر و اختیار

پژوهش پیش رو دربارۀ مسئلۀ کلامی جبر و اختیار از دیدگاه سید عبدالرحیم تاوه­گوزی، مشهور به مولوی کرد (1222ـ1300 ق.) و مولانا جلال­الدین محمد بلخی (606ـ672 ق.) است. مولوی کرد در منظومه­ های کلامی خود به تفصیل به مباحث کلامی و از جمله مسئلۀ جبر و اختیار پرداخته و تلاش می­کند این مسئله را در محدودۀ افکار و اندیشه­ های ابوالحسن اشعری و البته تا حدودی متفاوت با رویکرد و روش او بیان کند. مولانا جلال­ ا...

full text

بررسی تطبیقی بیداری اسلامی در اشعار اقبال لاهوری و عبدالله البردونی

یکی از دغدغه‌های دیرینه شاعران و نویسندگان در سراسر جهان اسلام و مسلمین اندیشه بیداری اسلامی است که هر شاعر در دوره خود در این راه تلاش کرده، و وظیفه و هدف خود را به شیوه‌های مختلف به پایان رسانیده است. این مقاله با بررسی دیوان دو شاعر؛ اقبال لاهوری اهل پاکستان و عبدالله البردونی از یمن با رویکردی تحلیلی- توصیفی به این نتیجه رسیده است که اندیشه‌های مشابه دو شاعر باعث اهداف مشت...

full text

اضطرابهای هستی شناسانه ناصرخسرو

ناصرخسرو(394-481 ه.ق.) بیش و پیش از آنکه شاعر باشد، فیلسوف، استاد اخلاق و کلامیِ ژرف­اندیشی است که تمام همّ او بیم­دادن مخاطبان به پرهیز از ظاهربینی و تأکید بر ضرورت تأمّل و ژرف­نگری در امور عالم بوده است. هدف اصلی ناصرخسرو از سرودن اشعار، توجّه­دادن به تحوّل و استعلای شخصیّت انسان است. وی معتقد است انسان موجودی است که ماهیّتش از قبل مشخص نیست ومی­تواند براساس «آزادی» و «انتخاب» به وجود واقعی خود دست ...

full text

بررسی سبک سوررئالیسم در دیوان عبدالله البردونی

عبدالله البردونی در مرحله آخر حیات شعری خود، به شعر سوررئالیستی روی آورده است. سرودن این اشعار براساس سبک مبتنی بر ناخودآگاه انجام شده و تکیه بردونی بر ناخودآگاه، بر تمامی عناصر شعری او تأثیر گذاشته است. ازجمله این تأثیرات می توان به زبان شعری بردونی اشاره کرد. زبان شعری او در این قصیده ها علاوه بر غموض و غرابت، هنجارگریزی و ساختارشکنی زیادی دارد. از دیگر تأثیرات ناخودآگاه، شکل گیری عناصری چون ...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
ادب عرب

Publisher: دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران

ISSN

volume 6

issue 2 2015

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023